شکموی مامانی...
دختر نازم الان تا غذا میبینه معرکه ب پا میکنه منو بابایی ب نوبت ویواشکی ایدا غذا ومیوه و... میخوریم.
بعضی وقتام ک میبینم نمیشه مجبور میشم یه کوچولو به زبونش بزنم.وای ب وقتی که بفهمه غذا وسطه.
علی آقام خیلی حساس شده دیشب میگفت چرا بابا فقط به من میگه برو بخواب به ایدا چیزی نمیگه؟
علی وآیدا جون شب چله...(اولین چله آیدا)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی