علیعلی16 سالگیت مبارک

نی نی های ناز من وبابایی

علی و صدای قلب آیدا

1392/4/15 0:38
نویسنده : فاطمه
209 بازدید
اشتراک گذاری

امروز خوب بود.از صبح بابا خونه بود.بابا ماموریت زیاد میره وقتی خونست کلی کارای عقب افتاده داره.خدا کنه فردا نره اراک اخه با این وضع تنهایی برام سخته.علی هست ولی بازم سخته پسرم خیلی با محبته میترسم از اینکه تولد ایدا براش قابل قبول نباشه و روش تاثیر بزاره.خیلی وقته میخام بخاطر این موضوع برم پیش مشاور ولی بخاطر نبودن بابایی موفق نشدم فردا زنگ میزنم وقت میگیرم.

فردا باید برم مهد ازاده علی رو واسه پیش دبستانی ثبت نام کنم.البته علی جون اصلا تمایلی به رفتن به پیش دبستانی نداره.خدا کنه با این موضوع هم بتونه کنار بیاد.اخه پارسال که گذاشتمش مهد یکم از این جور محیط ها زده شده.

شنبه قبل مراقبت داشتم همه چی خوب بود 22تیر اخرین سونومه خدا کنه خوب باشه...

خانوم عرب (ماما)صدای قلب ایدا رو گوش میداد علی هم بود.بهم گفت چرا میزاری شوهرت بره ماموریت اگه واست اتفاقی بیافته چی...منم گفتم خدا بزرگه شغلشه دیگه چکار کنم.طفلی مادر جون اونم خیلی نگرانه ولی چکار کنه با  این مسافت و درد کمرو دایی که تازه از رشت اومده میخواست بیاد شاهرود با این همه مشکلات ک خدا رو شکر کار بابا زودتر تموم شد وبرگشت...

خلاصه بگم از ابراز احساسات علی به ایدا.از مطب خانوم عرب اومدیم بیرون رفتیم بستنی واسه خودمون بگیریم از علی پرسیدم علی صدا قلب نی نی چطوری بود میگه اینجوری:هاپ هاپ هاپ هاپ.دوباره پرسیدم همینو سریعتر اجراش کرد باز پرسیدم مطمئن بشم گفت:ای بابا مثل صدای سگ بود دیگه تو هم هی میپرسیهیپنوتیزمخنده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله زهرا
23 تیر 92 13:56
دایی حق داشته علی رو به شکل عکس بالایی تجسم کنه، گیر نده بهش، دوس نداره ابسیلونی به آیدا توجه کنی!!! از طرف من به علی بگو صدای قلب علی مثل جیک جیک جوجه اس


مرسی از نظرتون متشکرم